همه چيز درباره لاريجانيها
اگرچه حضور همزمان سه برادر لاريجاني در مراسم توديع و معارفه رئيس قوه قضاييه چشمگير به نظر ميرسيد، اما جاي دو نفر از اين برادران همچنان خالي بود.
برادراني که به قول مطايبهآميز علي لاريجاني سومين پسر اين خاندان، «فرزندان حوزه و مرجعيت هستند که بر حسب اتفاق وارد کار اجرايي شده و گمراه شدهاند». ريشه لاريجانيها به روستاي «پردمه» لاريجان در هفتاد کيلومتري شهر آمل برميگردد. آنها فرزندان مرحوم آيتالله العظمي ميرزا هاشم آملي از اصوليون سرشناس هستند که خود از شاگردان ميرزاي نائيني بود و شاگرداني همچون ناصر مکارم شيرازي، عبدالله جواديآملي، حسن حسنزادهآملي، محمديگيلاني، شهيد مفتح، محققداماد و محمد يزدي از محضرش استفاده کردهاند.
زندگي در نجف و قم و آشنايي توأمان با زبانهاي فارسي و عربي و تربيت در دامان چنين پدري، پسران را از علم و دين پربهره کرد. البته اين پنج برادر همگي از تحصيلات حوزوي در کنار تحصيلات دانشگاهيشان برخوردارند و به جز باقر و فاضل که به مقطع مقدماتي اکتفا کردند، ديگر برادران تا سطح و خارج، تحصيلات حوزوي خود را ادامه دادند. اما ارتباط با حوزه تنها به بعد علمي زندگي برادران لاريجاني محدود نماند و سيطره آن به حوزه زندگي خصوصيشان نيز کشيده شد. کما اينکه لاريجانيها همچون خمينيها، داماد خانوادههاي مشهور روحاني شدند و دختراني از شاگردان پدر را برگزيدند. پدر که با دختر آيتالله العظمي حاج سيدمحسن اشرفي ازدواج کرد و اما پسران؛ علي با دختر استاد شهيد مطهري وصلت کرد، صادق داماد آيتالله العظمي وحيد خراساني و باقر نيز داماد آيتالله حسنزاده آملي شد. متقابلاً مصطفي محقق داماد هم با دختر استاد خود ازدواج کرد و داماد خاندان لاريجاني شد. او نيز همپايه برادران همسرش در سالهاي پس از انقلاب در مناصب کليدي بود از جمله عضويت در شوراي عالي قضايي، و رياست سازمان بازرسي کل کشور. حضور همزمان دو برادر لاريجاني در رأس دو قوه از مجموع قواي سهگانه کشور، بار ديگر خاندان لاريجانيها را کانون توجه همگان کرد؛ رخدادي که در تاريخ جمهوري اسلامي ايران بيسابقه است.
محمدجواد 59 ساله بزرگترين پسر خانواده لاريجاني است که برخي او را جنجاليترين عضو اين خانواده نيز ميدانند. اگرچه نظريههاي او در فلسفه و منطق رياضي بعضاً شهرت بينالمللي دارد اما بهجز دانشجويان دکتراي رياضي، ديگران او را به عنوان يک چهره شاخص در عرصه سياست و ديپلماسي ميشناسند. او پس از بازگشت پدرش از نجف و اتمام دبيرستان، وارد دانشگاه صنعتي شريف شد و در حالي که ملبس به لباس روحانيت بود، دوره مهندسي الکترونيک را در دانشگاه صنعتي شريف گذراند و پس از پايان دوره مهندسي به دانشگاه برکلي در کاليفرنيا رفت و مدرک دکتراي رياضيات را از آنجا گرفت.
او «مکتوب سياسي هفته» را در روزنامه اطلاعات در اواخر دهه 60 به راه انداخت و زماني که مرحوم کيومرث صابري در اين روزنامه طنز سياسي پس از انقلاب را با ستون «دوکلمه حرف حساب» شروع کرد، جواد لاريجاني نيز پنجره جديدي در تحليل سياسي و ديپلماتيک باز کرد.
بزرگترين برادر لاريجانيها مبدع مؤسسات مهم پژوهشي علمي و استراتژيک از «مرکز تحقيقات نظري فيزيک و رياضيات» تا «مرکز پژوهشهاي مجلس» است.
محمدجواد لاريجاني بحق «مرد پنهان ديپلماسي ايران» نام گرفت. چه آنکه قائممقام وزارت امورخارجه در دوران وزارت علياکبر ولايتي بود و اگرچه اختلافات اين دو ديپلمات، به خروج محمدجواد از وزارت خارجه انجاميد اما او خاطرات زريني همچون پيغامبري امام(ره) به گورباچف در هيأتي به سرپرستي آيتالله جواديآملي که از قضا از شاگردان پدرش بود را در خاطرات خود دارد.
حاشيهها لاريجاني را از عرصه سياست خارجي به عرصه سياست داخلي کشاند و او را به مجلس کشاند تا نماينده تهران در خانه ملت باشد. البته در گرماگرم نبرد انتخابات رياست جمهوري سال 1376 که او در جرگه حاميان ناطق نوري بود، احزاب چپ با بزرگنمايي مذاکره رسمي محمدجواد لاريجاني با نيکلاس براون که از مقامات انگليس بود، بهرهبرداري انتخاباتي کرده و تهمتهايي زدند که با انتشار متن کامل مذاکره مذکور، کذب بودن آن افشا شد.
محمدجواد که از قوه مجريه، به قوه مقننه آمده بود با خروج از اين قوه هم به قوه قضاييه رفت و در پست معاونت اموربينالملل و حقوق بشر آن جاي گرفت تا از دانش ديپلماسياش در اين مسند نيز بهره ببرد.
فاضل، مناصب غيرسياسي
مهمترين تفاوت فاضل با ديگر برادرانش در اين است که کنج آرامش گزيده و در تيررس مناصب کلان سياسي قرار نگرفته است. با اين حال تجربه تحصيل و بعدها مسئوليت فرهنگي در فراسوي مرزها، او را به يک کارشناس ديپلماسي نرم تبديل کرده است. فاضل در سالهاي پاياني دهه 70 و آغاز دهه 80 معاونت پژوهشي دانشگاه آزاد را به عهده داشت و با تأکيد بر «ارتقاي کيفي» سطح اين دانشگاه، توانست ايده عبدالله جاسبي در کيفيسازي دانشگاه پس از دو دوره تثبيت و کميت را دنبال کند. در همين دوره بود که انتشار مقالات علمي اعضاي هيأت علمي و دانشجويان مقاطع تحصيلات تکميلي اين دانشگاه در ژورنالهاي معتبر جهاني رشد جدي يافت.
فاضل پس از آن به اتاوا رفت تا در کسوت رايزن فرهنگي ايران به توسعه مناسبات فرهنگي و به ويژه دانشگاهي همت گمارد. مأموريت او سال گذشته پايان يافت و امروز با حضور در شوراهاي راهبردي مراکز علمي و همچنين همکاري با دانشگاه پيام نور، ايفاي نقش ميکند.
علي، ديپلمات و رئيس
هرچه محمدجواد راه ثابت ديپلماسي را در تمام مشاغل خود دنبال کرد، علي مناصب گوناگوني را تجربه کرد. او پس از کنارگيري سيدمحمد خاتمي در اواخر دولت اول هاشمي رفسنجاني، وزارت ارشاد را قبول کرد و پس از نزديک به 2 سال با حکم رهبري به صدا و سيما رفت تا جايگزين برادر رئيسجمهور وقت شود. اگر چه برخي از آنچه «صداوسيماي لاريجاني» ميخواندند، انتقادها داشتند، اما او در صدا و سيما خوش درخشيد. گسترش شبکههاي تلويزيوني از دو به هفت کانال، 24 ساعته شدن پخش شبکهها، افزايش شبکههاي راديويي مثل راديو فرهنگ، راديو ورزش و راديو جوان که هر يک به رسانههايي تأثيرگذار تبديل شدند، توسعه شبکههاي استاني با هدف تقويت خرده فرهنگها، ساماندهي به وضعيت موسيقي، تأسيس شبکههاي تلويزيوني برون مرزي، راهاندازي روزنامه جامجم، که در زماني کوتاه، عنوان پرتيراژترين روزنامه کشور را کسب کرد، توسعه مناسبات بينالمللي، تأسيس سيما فيلم با هدف توليد سريالهاي فاخر، توسعه روابط با مراکز ديني به ويژه حوزه علميه قم، درک الزامات دوره ديجيتال و وداع با آنالوگ، راهاندازي جشنوارههاي الگوساز نظير قهرمان قهرمانان (در حوزه ورزش) و چهرههاي ماندگار (در حوزه علم) که نشان از نگاه فرهنگي لاريجاني داشت، محورهاي عمده عملکرد او در رسانه ملي را تشکيل ميدهند.
درسال 83 که لاريجاني از اين سازمان بزرگ رسانهاي خداحافظي کرد، هيچ يک از مقامات کشور رکورد يازده ساله حکم رهبري را در کارنامه خود نداشتند. اعتماد رهبري به لاريجاني تا حدي است که او در آن زمان يکي از دو نماينده رهبري در شوراي عالي امنيت ملي نيز بود؛ شورايي که از سال 84 با قبول دبيري آن نشان داد ظرفيت بالايي در جمع کردن پروندههاي مهم امنيت داخلي و بينالمللي نيز دارد. او به خوبي مذاکرات هستهاي را در کسوت يک ديپلمات پيش برد و از طرف غربي امتيازات جديدي گرفت . نقش آفريني در بحران عراق و مسائل خاورميانه، دولتمردان خارجي را به نقش تأثيرگذار او واقف کرد. در همين دوره بود که محوريت ديپلماسي از وزارت خارجه به شوراي عالي امنيت ملي نقل مکان کرد و او بود که بار ديگر نشان داد که اين افرادند که به مناصب، شأن ميبخشند.
در پائيز 86 و با تعميق اختلافات با رئيسجمهور، از دبيري شورا کنارهگيري کرد و سه ماه بعد به درخواست مراجع تقليد از قم نامزد مجلس شد و پس از آن دو رکورد به جا گذاشت؛ بيشترين رأي رياست در تاريخ مجلس و اولين رئيس مجلسي که از حوزهاي غير از پايتخت به رياست مجلس ميرسد.
جالب اينجاست لاريجاني به رياست قوه نرسيد تا به طور طبيعي عضو شوراي عالي امنيت شود ، رهبري حاضر به جايگزيني فرد ديگري به عنوان يکي از دو نماينده خود در اين شورا نشدند. اين قضيه نيز از اعتماد رهبري به وي حکايت دارد.
صادق، قاضيالقضات
صادق لاريجاني 48 ساله سومين فرزند «حاج ميرزا هاشم آملي» است که اخيراً با حکم مقام معظم رهبري به رياست قوه قضائيه منصوب شد. او که از سال 56 وارد حوزه علميه شده بود، از سال 68، پس از تدريس سطح، به تدريس خارج اصول و خارج فقه پرداخت و سپس به عضويت هيأت علمي دانشگاه قم در آمد. آيتالله صادق لاريجاني در حال حاضر به طور منظم در دانشگاه تربيت مدرس قم در سطح کارشناسي ارشد و دکترا، کلام جديد و فلسفه تطبيقي
تدريس ميکند.
لاريجاني که پنجمين رئيس دستگاه قضائي کشور است بود در کارنامه خود علاوه بر فعاليتهاي علمي و فقهي، سابقه نمايندگي مردم مازندران در مجلس خبرگان را هم دارد و از سال 80 با حکم مقام معظم رهبري، به عنوان يکي از فقهاي شوراي نگهبان منصوب شده است. مناظره او با عبدالکريم سروش در مورد مقاله مشهور «قبض و بسط»، از مباحثات مشهور وي است.
صادق لاريجاني همچنين کتابهايي با عناوين فلسفة اخلاق در قرن حاضر، انسان از آغاز تا انجام، سرماية ايمان، معرفت ديني، قبض و بسط در قبض و بسطي ديگر، واجب مشروط، زبان دين، فلسفة اخلاق و غيره به صورت تأليف و ترجمه نوشته است.
باقر، لاريجاني پزشک
کوچکترين برادر لاريجانيها برخلاف دو برادر بزرگترش، مسيري همچون فاضل در پيش گرفت و راه سياست نپيمود. او به جاي ورود به دنياي سياست، به وادي طب پا نهاد.
باقر در سالهاي ابتدايي دهه 70 معاونتهاي مختلف عليرضا مرندي در وزارت بهداشت دولت هاشمي را تجربه کرد اما در دولت اصلاحات، دوباره به اشتغالات پژوهشي خود بازگشت.
او پس از خرداد 84 نامزد تصدي وزارت بهداشت در دولت نهم بود اما خود را کنار کشيد زيرا از کار اجرايي گريز داشت و چه بسا با شناختي که از روحيات خود داشت به خوبي ميدانست که نميتواند پذيراي بيچون و چراي منويات رئيس دولت باشد.
حضور و پشتيباني او در يکي از حلقه هاي مجموعه تحقيقات وسيع «سلولهاي بنيادي» که از فتوحات علمي کشور است و به قول رهبر انقلاب، کم از انرژي هستهاي ندارد از جمله خدمات وي درعرصه دانش است.
در دوره رياست چهارساله او بر دانشگاه علوم پزشکي تهران، سطح علمي اولين دانشکده پزشکي، قابل رقابت با استانداردهاي دنيا شد و بيجهت نيست که محبوبيتي ويژه در بين استادان و دانشجويان رشتههاي پزشکي يافته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر